دیوانگی من

اینجا که می آیی غم هایت را پشت در بگذار ، سپرده ام کسی گم و گورشان کند

دیوانگی من

اینجا که می آیی غم هایت را پشت در بگذار ، سپرده ام کسی گم و گورشان کند

آدم ها با قلم شان حرف میزنند ،
اشتباه نکنید ،
مخاطب خود قلم است،
حکم چاه را دارد!

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۱۷ بهمن ۹۵ ، ۱۹:۴۶
    ماهی
  • ۱۳ آبان ۹۵ ، ۱۷:۰۶
    نقشه

۷۶ مطلب با موضوع «نیم نگار» ثبت شده است


دلیل که میآوریم هر چند بی منطق و بی پشتوانه , سریع قانع میشویم. من نمیدانم, پس این ها که به دنبال قناعت میگردند, چه میخواهند!

محمدهادی شادمهر
۱۷ مهر ۹۲ ، ۲۳:۰۱ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

به نظرم این هایی که چشمانشان را پشت عینک های دور مشکی قایم میکنند, خیلی تازه کار اند. اخر مدتهاست که مردم, با چشم دروغ گفتن را نیز یاد گرفته اند.

محمدهادی شادمهر
۱۷ مهر ۹۲ ، ۲۳:۰۰ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

شنیده ام آدمهای خوب وقتی میخواهند کسی را تنبیه کنند, شاید از نظر ما ناراحت کننده باشد, ولی در اصل به نفع تنبیه شونده است.
من که آدم خوبی نیستم, به هر حال گاهی در مقام تنبیه, مخاطبم را کمی دیوانه میکنم!

محمدهادی شادمهر
۱۷ مهر ۹۲ ، ۲۲:۵۹ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

شاید برای بازیگرها بهتر باشد, ساعتهایی را جلوی آینه بگذرانند و سعی کنند احساس واقعی و حالت صورتشان را هماهنگ کنند.
نمیدانم شاید هم اصلا بهتر است برای طبیعی بودن, هیچ وقت جلوی اینه ای نروند و حس و حالت صورتشان را هماهنگ نکنند!

محمدهادی شادمهر
۱۷ مهر ۹۲ ، ۲۲:۵۷ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

خیلی هم نباید خاص بود, خسته کننده خواهی شد!

محمدهادی شادمهر
۱۷ مهر ۹۲ ، ۲۲:۵۵ موافقین ۰ مخالفین ۱ ۰ نظر

دیوانه که باشی، درست مثل آب خوردن، کارهای ساده دیگر را هم فراموش خواهی کرد.

محمدهادی شادمهر
۱۶ مهر ۹۲ ، ۲۲:۰۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

پارک کاملا خلوت بود. اما باز یک حس مسخره ی لوس میگفت برزگ شدی, اصلا به تریپت هم نمیخورند این تابها. البته من که زیر بار این حس ها نمیروم, ولی خب بی تاثیر نبود. همین که دیدم تاب هم جیر جیر میکند و زیاد از من خوشش نمیآید, پیاده شدم. و حالا محکوم, نشسته روی نیمکت همیشگی و نگران بچه های بی پروای تاب سوار.

محمدهادی شادمهر
۱۶ مهر ۹۲ ، ۲۲:۰۹ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

کالاهای گران و مارک چسبیده, بادوام اند, شاید فقط چون مراقبت بیشتری از آنها میکنیم.

محمدهادی شادمهر
۱۶ مهر ۹۲ ، ۲۲:۰۸ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

کمی از دید خارجیها به شهر و کشور و مردم نگاه کردم, احساس غربت به دستم داد.
اماکن جدید, صداهای جدید, حتی نگاه های جدید!

محمدهادی شادمهر
۱۶ مهر ۹۲ ، ۲۲:۰۷ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

یک وقت هایی, دَرِ بعضی کتاب ها را, باید به زور بست.

محمدهادی شادمهر
۱۶ مهر ۹۲ ، ۲۲:۰۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر