احساس
سه شنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۲، ۱۰:۰۹ ب.ظ
پارک کاملا خلوت بود. اما باز یک حس مسخره ی لوس میگفت برزگ
شدی, اصلا به تریپت هم نمیخورند این تابها. البته من که زیر بار این حس ها نمیروم,
ولی خب بی تاثیر نبود. همین که دیدم تاب هم جیر جیر میکند و زیاد از من خوشش
نمیآید, پیاده شدم. و حالا محکوم, نشسته روی نیمکت همیشگی و نگران بچه های بی
پروای تاب سوار.
۹۲/۰۷/۱۶